جدول جو
جدول جو

معنی خمسه مسترقه - جستجوی لغت در جدول جو

خمسه مسترقه
پنجه، نپنج روز آخر سال در تقویم ایران باستان که به ترتیب عبارت است از مثلاً اهنود، اشتود، سپنتمد، وهوخشتر و وهشتواش، چون در گاهنمای باستانی ایران هر ماه سی شبانه روز بود و هر سال ۳۶۰ شبانه روز می شد ازاین رو در پایان سال پنج روز می افزودند تا سال دقیقاً ۳۶۵ روز بشود
، پنجۀ دزدیده، پنجۀ بزرگ، پنجۀ مسترقه، پنجک، بهیزک، وهیزک، اندرگاه، پنجه وه
تصویری از خمسه مسترقه
تصویر خمسه مسترقه
فرهنگ فارسی عمید
خمسه مسترقه
(خَ سَ / سِ یِ مُ تَ رَ قَ / قِ)
پنجی. فنجی. پنجۀ دزدیده. رجوع به پنجۀ دزدیده شود
لغت نامه دهخدا
خمسه مسترقه
پنجه دزدیده: اهنود اشنود اسفندار دهشت هشتویس
تصویری از خمسه مسترقه
تصویر خمسه مسترقه
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خمسه مستسرقه
تصویر خمسه مستسرقه
((~ء مُ تَ رِ قِ))
پنج روز آخر سال به نامهای اهنود، اشتود، سپنتمد، و هوخشتر و هیشتوایشت که مأخوذ از نام پنج فصل گاثه ها می باشد، در ایران باستان هر ماه سی روز بوده است بنابراین به آخر سال یعنی پایان اسفند، پنج روز می افزودند تا سال سیصد و شصت و پنج روز شود، بهیزک، پنجه دزدیده
فرهنگ فارسی معین